میراث سامی مک داول در ساختن جامعه از طریق غذا


در کمتر از 24 ساعت، صدها نفر به وزارتخانه های بین المللی معبد شیلو آمدند تا از سامی مک داول با کباب کردن و رها کردن بادکنک در جامعه تجلیل کنند.

این دیدار گواهی بر روح مک داول بود که زندگی بسیاری را در مینیاپولیس و فراتر از آن تحت تاثیر قرار داد. رهاسازی بالون برای ساعت 6:30 بعد از ظهر CST برنامه ریزی شده بود تا جوامع شیکاگو، دالاس، آریزونا، لاس وگاس، لس آنجلس، کارولینای شمالی و آریزونا بتوانند همزمان بالن های خود را رها کنند.

مک داول، صاحب محبوب غذاخوری خیابان سامی در خیابان برادوی غربی 101 در مینیاپولیس، یکشنبه به طور غیر منتظره درگذشت. او این کافی شاپ را در سال 2012 افتتاح کرد که موضوع یک قسمت از سریال یوتیوب در سال 2021 انقلاب کسب و کار کوچک بود. کافی شاپ او چراغ راه بسیاری بوده است که به دنبال مکانی امن برای تجمع هستند، از جمله پس از قتل جورج فلوید، زمانی که این رستوران به مرکز و محل ملاقات فعالان اجتماعی تبدیل شد.

با افزایش تقاضا برای ساندویچ های بسیار محبوب، سامی مک داولز گسترش یافت. همین سال گذشته، آن را به فضایی در گلدن آویشن در محله سنت پل روندو گسترش داد.

اسقف ریچارد دی. هاول جونیور با نگاهی به اعضای جامعه که روز سه شنبه در کلیسای او جمع شده بودند، گفت مک داول “دوست داشت”. کشیش گفت که دسترسی او در میان جوامع گسترده بود و مردم و خدا اشتیاق واقعی او بودند.

سامی مک داول، صاحب محبوب غذاخوری خیابان سامی در خیابان برادوی غربی 101 در مینیاپولیس، روز یکشنبه به طور غیر منتظره درگذشت.
سامی مک داول، صاحب محبوب غذاخوری خیابان سامی در خیابان برادوی غربی 101 در مینیاپولیس، روز یکشنبه به طور غیر منتظره درگذشت. اعتبار: فیس بوک

هاول گفت: “او احتمالاً در حال حاضر در جایی آشپزی می کند.” او احتمالاً همبرگر می‌پزد، چیزی شبیه به آن، زیرا او این گونه بود. او فقط برای دیدن این جامعه این کار را کرد.”

او در راهرو شلیک کرد

جرمیا الیسون، عضو شورای بخش 5، مدتها قبل از روی کار آمدن الیسون با مک داول آشنا شد. آنها زمانی با هم آشنا شدند که آلیسون در اوایل 20 سالگی خود بود، زمانی که او یک استودیوی هنری به نام Juxtaposition Arts داشت. مانند بسیاری از ساکنان شمال مینیاپولیس و وست برادوی، آلیسون به طور منظم به غذاخوری سامی سفر می کرد.

او می‌تواند فضایی ایجاد کند که در آن باید وارد و خارج شوید، درست است؟ او به این فضا کمکی نکرد. الیسون گفت: او فضایی را ایجاد کرد که در آن مردم بتوانند با هم معاشرت کنند، جایی که او قصد داشت جوانان را استخدام کند – جوانان سیاه پوست و جوانان عجیب و غریب. سامی قرار نبود به شما بگوید که چه کاری انجام دهید یا چگونه عمل کنید، اما قرار بود فضای امنی برای شما فراهم کند تا تجربه کنید و رشد کنید و خودتان باشید و بالغ شوید.

الیسون تاکید کرد که رستوران مک‌داول و سامی، بسیاری از روایت‌های مربوط به تجارت در راهروی غرب برادوی را رد کردند.

سامی مک داول (سمت راست) با برادرزاده اش مایکل مک داول در یک نقاشی دیواری کلاژ در گوشه خیابان برادوی غربی و دوپونت در شمال مینیاپولیس جاودانه شده است.
سامی مک داول (سمت راست) با برادرزاده اش مایکل مک داول در یک نقاشی دیواری کلاژ در گوشه خیابان برادوی غربی و دوپونت در شمال مینیاپولیس جاودانه شده است. اعتبار: عکس MinnPost توسط هری کولبرت جونیور.

به یاد می‌آورم زمانی که مردم می‌گفتند، «خب، کسب‌وکارها نمی‌توانند به اینجا بیایند، زیرا ما نیروی کار نداریم، ما نیروی کار با استعداد کافی نداریم». الیسون گفت: او افراد را در محل استخدام کرد و سپس آنها را به بالاترین سطح آموزش داد. “من فکر می کنم همه راه هایی که مردم شکست بازار راهرو را توصیف کردند، او رفت و آن را از بین برد – او در محل استخدام کرد، حقوق خوبی داد و افراد را آموزش داد.”

دوون نولن، بازار بازار کشاورزان غرب برادوی و مدیر بازار کشاورزان، همچنین در مورد اینکه چگونه مک داول روح تجاری شمال مینیاپولیس را مجسم کرد، صحبت کرد. او ابتدا مک داول را در حین کار در ائتلاف منطقه تجاری غرب برادوی ملاقات کرد، جایی که بعداً به عنوان عضو هیئت مدیره ائتلاف خدمت کرد.

“سامی 10 انگشت پایین بود، بنابراین ما می گوییم. نولن گفت سامی 10 انگشت پایین بود. اینجا در شمال مینیاپولیس تجارت وجود دارد. این داستانی است که همیشه اینجا گفته نمی‌شود، درباره کسب‌وکارهایی که ما داریم و به خوبی کار می‌کنند، زیرا سطح تمرکز بالایی دارند.”

کارمندانش

زمانی که در یک سازمان غیرانتفاعی کار می کردم با سمی آشنا شدم و قراردادم تمدید نشد. جوئل مارتینز در حین رها کردن بالون گفت: من سعی می کردم بفهمم چه کار کنم.

سال 2014 بود و مارتینز دو روز متوالی خود را در رستوران خیابان سامی دید. در روز اول، کارمند جدید غذاخوری هرگز سر کار حاضر نشد. روز دوم، وقتی مارتینز آمد، مک داول تنها بود.

مارتینز با خنده گفت: «لپ‌تاپم را باز کردم و (مک داول) می‌گویم «تو ثبت‌نام کن» و این شروع بود.

هشت ماه بعد، مارتینز هنوز با مک داول در سال‌های اولیه غذاخوری خیابان سمی کار می‌کرد. پس از همه، او به آموزش پرسنل جدید، از جمله افراد جوان کمک کرد.

مک داول به خاطر کمک به مردم برای یافتن «فرصت دوم» در یک شغل کافه معروف بود. اما او همچنین به نوجوانان کمک کرد تا اولین تجربه کاری خود را کسب کنند. مارتینز گفت، آموزش جوانان اغلب به معنای بازگشت به اصول اولیه بود، مانند یادآوری به آنها برای شستن دست ها، آموزش خدمات اولیه به مشتریان و تاکید بر اهمیت حضور به موقع در محل کار.

مک داول همچنین مادر مارتینز، برتا مارتینز را استخدام کرد، که با افتخار عکسی از خود در حال کار در Sammy’s Avenue Diner را در حین رهاسازی بالون به نمایش گذاشت.

برتا مارتینز در Sammy's Avenue Diner کار می کند.
برتا مارتینز در Sammy’s Avenue Diner کار می کند. اعتبار: تحویل داده شده

برتا مارتینز زمانی بازنشسته شد که مک داول از او خواست پاره وقت بیاید. هر دو از پیشینه خدمات مشتری آمده بودند. اگرچه برتا مارتینز به خوبی انگلیسی صحبت نمی کند، اما او و مک داول یکدیگر را از طریق غذا درک می کردند.

جوئل مارتینز در مورد رابطه مادرش و مک داول گفت: «آنها به این نتیجه رسیدند.

ساندویچ وسیله سامی برای ساختن جامعه بود

پس از رها شدن بادکنک ها، رابین براون به سمت خواهر مک داول، شاون-دای مک داول رفت و او را در آغوش گرفت. آن دو به یاد دوران جوانی خود افتادند. براون گفت مک داول او را به خانواده اش برد. براون مدتی با سامی در KFC کار کرد، جایی که مک داول در 16 سالگی به مدیریت رسید.

“ما همیشه با هم بودیم. ما همیشه می خوردیم. ما به اشتراک گذاشتیم و همیشه در مورد خداوند صحبت کردیم.» براون گفت. “او قطعا دلتنگ خواهد شد. این تنها بخشی از افرادی است که او را می شناختند. تشییع جنازه خواهد بود، اوه.

کشیش آندره دوکز، معاون کشیش وزارتخانه های بین المللی معبد شیلو، گفت: وقتی سمی مک داول وارد اتاق شد، شما این را می دانستید. او نگرش احتمالی و لبخند بزرگی داشت.

می‌دانستید وقتی او وارد اتاقی می‌شود، آرامش برقرار می‌شود، زیرا حضور او بود. سامی همیشه آرام بود. او هرگز عصبانی نبود، می بینید. او ممکن است در درون شیطان باشد، اما او همیشه یک جبهه صلح آمیز و آرام نشان می داد. او همیشه دوست داشتنی و دلگرم کننده بود.”

دوکس گفت، اما او همچنین مردم را به چالش خواهد کشید. او عصبانی یا قضاوت کننده نبود، اما مک داول مردم را تشویق می کرد که بهتر باشند.

دوکز گفت: «او ما را به چالش کشید تا واقعاً به مهم‌ترین چیزها توجه کنیم و از همه چیزهایی که در اطرافمان می‌گذرد پرت نشویم، بلکه واقعاً روی زندگی تمرکز کنیم، روی عشق تمرکز کنیم و روی خدا تمرکز کنیم.»

بسیاری از کسانی که مک داول را می شناختند همین را می گفتند: او پیراهن را از پشتش برمی داشت.

دوکس به یاد می آورد: «وقتی برای اولین بار با سامی آشنا شدم، او در گروه کر می خواند. این بیش از 20 سال پیش بود. کشیش گفت مک داول هنرمند خارق العاده ای بود. همانطور که او بزرگتر شد، هنر او به ساندویچ تبدیل شد، اما با همه اینها، اشتیاق او برای گرد هم آوردن مردم باقی ماند.

دوکس گفت: “و در حالی که او علاقه زیادی به ساخت ساندویچ داشت، ساندویچ ها فقط وسیله ای برای ساختن جامعه بودند.”

دیدگاهتان را بنویسید